مقایسه روشهای تامین فولاد برای پروژههای بزرگ و تاثیر آن بر ریسک زمانبندی
گاهی همه بخشهای یک پروژه بزرگ حاضربهکار هستند، اما هنوز فولاد مورد نیاز تأمین نشده است؛ همین یک عامل کوچک کافی است تا یک پروژه چندصد میلیاردی در نقطه صفر باقی بماند. چالش تأمین فولاد و تأخیر پروژه معمولاً برای پروژههای بزرگ رخ میدهد و زمانبندی آنها را نابود میکند. مثلاً یک پروژه پتروشیمی را در نظر بگیرید؛ اگر لوله مانیسمان مورد نیاز در دسترس نباشند، پروژه تا چند هفته تعطیل میشود. حالا سؤال این است که روشهای تأمین فولاد برای پروژههای بزرگ کدام هستند و چگونه باید ریسک تأخیر را به صفر رساند؟
روشهای مختلف تأمین فولاد در پروژههای بزرگ
برای کاهش ریسک کمبود فولاد، شناخت روشهای تأمین و مزایا و محدودیتهای هرکدام اهمیت زیادی دارد. انتخاب روش درست، سرعت اجرای پروژه را حفظ میکند و هزینههای ناشی از تأخیر را کاهش میدهد. در ادامه، ۵ مورد از روشهای تأمین فولاد برای پروژههای بزرگ را بررسی کردهایم:
روش ۱؛ خرید مستقیم از تأمینکنندگان معتبر
در این روش، به جای خرید از واسطهها، مستقیماً از یک تأمینکننده معتبر خرید میکنید. برای فهمیدن تأثیر روش تأمین فولاد بر زمانبندی و هزینه پروژه، کافی است بدانید که در این روش، قیمتها کاملاً شفاف هستند؛ همچنین، امکان ثبت سفارش مرحلهای هم وجود دارد و سفارش شما در هرکجای ایران بهدستتان میرسد. از طرفی، موجودی انبار تامینکنندگان در حدی است که پروژه شما هیچوقت با تاخیر زمانی روبهرو نمیشود.
بهعنوان مثال، مدیر یکی از پروژههای بزرگ احداث سازه صنعتی، برای جلوگیری از تأخیر تصمیم گرفت که خرید مقاطع فولادی از اکوآهن را امتحان کند؛ اکوآهن، یکی از تأمینکنندگان معتبر بازار فولاد است که انواع محصولات فولادی را بدون محدودیت تامین میکند. همین تصمیم باعث شد که موجودی مورد نیاز پروژه بدون تاخیر تأمین شود و «ریسک توقف کارگاه» تقریباً به صفر برسد.
روش ۲؛ خرید از کارخانههای تولیدی
در این روش، فولاد مستقیماً از کارخانه تولیدکننده تهیه میشود. مزیت اصلی آن قیمت مناسبتر، اصالت محصول و امکان ثبت سفارش انبوه است. البته نیاز به برنامهریزی زمانی دقیق برای تحویل بار وجود دارد؛ زیرا کارخانه معمولاً زمانبندی خاصی را برای تحویل بار دارد و این موضوع برای پروژههایی که نیاز فوری دارند، یک چالش است.
روش۳؛ تأمین از بازار داخلی
بازار داخلی فولاد (بازار آزاد) معمولاً تنوع محصول و سرعت تأمین بالایی دارد. برای پروژههایی که نیازهای فوری یا حجمهای متغیر دارند، این روش مناسبتر است. اما نوسانات شدید قیمت، نبود ثبات در موجودی و تفاوت کیفیت بین فروشندگان، ریسک مدیریت هزینه و زمان را افزایش میدهد.
روش۴؛ واردات مستقیم فولاد
در پروژههایی که به فولادهای تخصصی یا مقاطع فولادی خاص مثل میلگرد نیاز دارند، واردات مستقیم از کشورهای تولیدکننده گزینه مناسبی است. مزیت بزرگ آن دسترسی به کیفیت بالا و تنوع گسترده است؛ اما پیچیدگی فرایندهای گمرکی، تغییرات نرخ ارز و زمان طولانیتر حمل میتواند ریسک تأخیر پروژه را بالا ببرد.
روش ۵؛ قراردادهای بلندمدت تأمین فولاد
در این روش، کارفرما یا پیمانکار با یک یا چند تأمینکننده قرارداد تأمین بلندمدت امضا میکند. این قرارداد باعث ثبات قیمت، تضمین موجودی و حذف ریسکهای لحظهای بازار میشود؛ البته، نیاز به پیشبینی دقیق حجم مصرف و انعقاد قرارداد هوشمندانه دارد تا پروژه درگیر اضافهخرید یا کمبود نشود.
بهترین روش تأمین فولاد برای پروژههای صنعتی بزرگ
انتخاب روش درست برای تأمین فولاد برای پروژههای بزرگ که کوچکترین تأخیر باعث ضررهای میلیونتومانی میشود، اهمیت زیادی دارد. هر کدام از روشهای معمول مانند خرید از بازار آزاد، واردات یا سفارش از کارخانه، مزایا و البته دردسرهای خاص خود را دارند؛ از نوسانات شدید قیمت گرفته تا زمانهای تحویل طولانی و نبود قطعیت در موجودی. با این حال، تجربه نشان داده که خرید از یک تأمینکننده معتبر بهترین روش برای پروژههای بزرگ است؛ زیرا علاوهبر موجودی کافی برای کاهش ریسک تاخیر در تأمین فولاد، بار موردنظرتان را بهموقع تحویل میدهد.
زمانبندی پروژههای بزرگ و مشکلات پیش رو در تأمین فولاد
در پروژههای بزرگ، زمانبندی دقیق حکم ستون فقرات موفقیت را دارد. اما تأمین فولاد یکی از متغیرهایی است که همیشه میتواند این زمانبندی را با چالش روبهرو کند. برای مدیریت زنجیره تأمین فولاد و زمانبندی پروژهتان، این ۴ مرحله را در نظر بگیرید:
مرحله اول؛ تهیه برنامه تأمین بر اساس فازهای پروژه
در این روش، نیاز فولادی هر فاز بهصورت مجزا پیشبینی و برنامهریزی میشود. این کار باعث میشود که موجودی همیشه هماهنگ با نیاز پروژه باشد و کمبود ناگهانی فولاد به حداقل برسد.
مرحله دوم؛ هماهنگی مستمر با تأمینکننده اصلی
ارتباط مداوم با تأمینکننده معتبر باعث میشود از وضعیت موجودی، زمان تحویل و نوسانات احتمالی بازار مطلع شوید. این هماهنگی به تیم اجرایی امکان میدهد قبل از بروز بحران، راهحل جایگزین آماده کند.
مرحله سوم؛ برآورد دقیق حجم مصرف فولاد و ثبت سفارش مرحلهای
با ثبت سفارش مرحلهای، مجبور نیستید که حجم سنگینی از محصولات فولادی را در همان ابتدا پروژه بخرید. منظورمان از سفارش مرحلهای این است که مثلاً در شروع پروژه، یکسوم نیازتان را سفارش بدهید؛ در ادامه یکسوم دیگر از محصولات فولادی را تهیه کنید و در پایان، نیازهای باقیمانده را بخرید.
با کاهش ریسک تأخیر در تأمین فولاد، پروژههایتان را تکمیل کنید
درمجموع، بخشی از موفقیت هر پروژه بزرگ به توانایی مدیریت تأمین فولاد و جلوگیری از توقف کارگاه بستگی دارد. با انتخاب یک تأمینکننده معتبر، برنامهریزی دقیق مصرف، ایجاد هماهنگی مستمر و درنظر گرفتن زمانبندی، میتوان ریسک تأخیر در تأمین فولاد را کاهش داد. نتیجه این استراتژی، اجرای بیوقفه پروژه، کاهش هزینههای اضافی و رسیدن به زمانبندی مطلوب است؛ همان هدفی که هر مدیر پروژه برای تحقق آن برنامهریزی میکند.
دیدگاهتان را بنویسید